سید علی میر افضلی

 

۱

شعر

می آید و برمی گردد

وسط عشق و بلا تکلیفی

 

۲        

مثل یک کوپه ی بی پنجره ام

مثل یک صندلی رو به عقب

باز حسّ نرسیدن دارم.

 

۳         

و هر صبح

خورشید اصرار دارد

سر از کار پیراهنت در بیارد.

 

آثار منتشر شده :

تقویم برگهای خزان (نشر زلال)

رباعیات خیام در منابع کهن (مرکز نشر دانشگاهی)

گنجشک ناتمام (نشر همسایه)

گوشه ی تماشا،سیری در رباعی معاصر (نشر کازرونیه)

دارم به ساعت مچی ام فکر می کنم (نشر نزدیک)

تمام ناتمامی ها (نشر تکا)

وبلاگ :  اسپریچو

سید ضیاء الدین شفیعی

 

مسافران

با لبخند سوار شدند

پرواز تاخیر نداشت

آسمان صاف بود

او

عینکش را برداشت

          و به کابین خلبان رفت.

 

آثار منتشر شده :

شرح خوابهای گمشده(حوزه هنری)

بر گونه ی ماه

اردیبهشتهای فراوان گذشته اند(هزاره ققنوس)

دلتنگی آسمان

سکوت آزاد است

رویای هشتم

من مرگ را او خطاب می کنم(هنر رسانه اردیبهشت)

رویا زرین

 

بروید

اصلاْ بخوابید کنار هم

هر اتفاقی که بیافتد هم

این در

باید بسته بماند

با گرگ گنده ی بد

می روم شکار پروانه(نقطه)

          قربان روی ماه شما

زنگوله پا

 

آثار منتشر شده :

زمین به اوراد عاشقانه محتاج است (نشر پیام امروز)

من از کنار برج بابل آمده ام (نشر نیلوفر)

می خواهم بچه هایم را قورت بدهم (نشر هَزار)

 

حافظ موسوی

 

پاییز هیچ حرف تازه ای برای گفتن ندارد

با این همه

از منبر بلند باد

بالا که می رود

درخت ها چه زود به گریه می افتند!

 

آثار منتشر شده :

دستی به شیشه های مه گرفتهء دنیا (نشر زمانه)

شعرهای جمهوری (نشر ثالث)

سطرهای پنهانی (نشر آهنگ دیگر)

زن،تاریکی،کلمات (نشر آهنگ دیگر)

 

فریاد شیری

 

اما...اگر...شاید!

اما گناه من نبود

اگر تو را برای من نوشتند

شاید من اشتباه کردم

اما اگر شاید نبود

حتما گناه من نبود

تو را با فاصله      برای من نوشته بودند.

 

آثار منتشر شده :

کلاغ ها زبان گنجشک را نمی فهمند (پاسارگاد)

آغوش من پر از سفر است (نیم نگاه)

امضای تازه می خواهد این نام (نگیما)

 

احمد رضا احمدی

 

غزل 3

 

قريه اي است در چشمان من/اين قريه در گوش و شنوايي من گم مي شود‌،سپس یافت می شود/اما دیر است:ترا دوست می داشتم در خنکای پاییز/چشمان و گوش ها در عمق استخر گم می شد/روز جمعه بود/استخر را از آب تهی می کردند/ما فقط نگاه می کردیم/ما را شجاعت آن نبود که ساعت خروج ماهیان را از استخر بپرسیم

 

 

 

آثارچاپ شده :

 

طرح،روزنامهءشيشه اي،وقت خوب مصائب،من فقط سپيدي اسب را گریستیم،ما روی زمین هستیم،نثرهای یومیه، هزار پله به دریا مانده است،قافیه در بادگم مي شود،لكه اي ازعمر بر ديوار بود،ويرانه هاي دل را به باد مي سپارم،نگاه تودر زير آسمان لاجوردي،ساعت ده صبح بود و ...

 

 

اکبر اکسیر

 

صفر را بستند

 

تا ما به بیرون زنگ نزنیم

 

اما از شما چه پنهان

 

ما از درون زنگ زدیم.

 

 

آثار چاپ شده :

 

بفرمائید بنشینید صندلی عزیز! (نشرنیم نگاه)

 

زنبورهای عسل دیابت گرفته اند (نشرابتکار نو)

 

 

 

زنده یاد قیصر امین پور

 

تمامی جنگل

 

بر جنازه ء خورشید

 

نماز می خواند

 

ولی زخیل درختان

 

- به رغم باور باد -

 

در این نماز جماعت

 

یکی به سجده نخواهد نهاد

 

سر بر خاک!

 

 

 

آخرتش سبز و آفتابی باد!

 

داریوش معمار

 

خواب دیده ام

 

زنی

 

با چشم های سرگردان

 

وهراسی که از سوراخ کلیدها پیداست

 

مانند تصویر تند پرنده بر جریان رودخانه

 

در رویای روشن ابری

                                

                          خیس است

 

 

آثار چاپ شده :

 

 

بفهمی نفهمی موهام هم موجی است (نشر هانی)

 

هنگام که نت های دریا پا می گیرند (نشر هانی)

 

جنازه ی مریم بنت سعید (نشر پاندا)

 

عاشقانه های زنی که دوستش دارم (نشر پاندا)

 

مرگ بر ساحل آمونیاک (نشر آهنگ دیگر)

 

محمد شریفی نعمت آباد

 

تو باغ شب بوها هستی

 

و من

 

باغبانِ بی سر انجامی

 

که به هنگام طلوع

 

سرگردان می شوم.

 

 

 

آثار چاپ شده :

 

باغ اناری(مجموعه داستان)

 

مگر سکوت خداوند (مجموعه شعر،نشر کتاب فرزانه)

 

زویا ابراهیمی

 

پیوسته آسمان می بینم

 

دست که می سایم بر آسمان

 

کابوس تازه ای ابر می شود

 

و آینه انعکاس دستان تو را

 

رگباری تند نشان می دهد

 

 

 

 

آدرس وبلاگ :  www.meigol.blogfa.com

احمد بیرانوند

احمد بیرانوند

 

 

 

اتفاق عجیبی افتاده بود

 

اسرار را لای در ریخته بودند

 

من گفتم همیشه نور از شکاف در بیرون می زند

 

نور پاره ی چیزی نیست

 

و در یک نشانی خاک نمی شود

 

من دویدم که به اصل برگردم

 

اصل به پدرش برگشته بود

 

مادرش شده بود

 

 

 

اثر چاپ شده :

 

اشراق در بی شمسی ( مینا )

 

آدرس وبلاگ : www.eshraghnameh.blogfa.com

 

شبنم آذر

شبنم آذر

 

 

بی آنکه

 

الفبایی نو

 

ساخته باشم

 

به تمام زبان های دنیا

 

خواب می بینم

 

 

اثر چاپ شده :

 

به تمام زبان های دنیا خواب می بینم ( ثالث )

زنده یاد شاپور بنیاد

 زنده یاد شاپور بنیاد

 

 

 آشفته

      

        خیال باد

 

 مباد

 

  که آسان به گُل نشست سینه ی تو

 

 

 آسان به گل نشست؟نه!

 

 آسان تماشای ما بود

 

 تماشا آسان بود

 

 آسان این بود

 

 

 آثار چاپ شده :

 

 قصیده ی آهو

 

 مرگ-تابلو

 

 قطعات

 

 سونات نیلوفر

 

 چند شعر در وادی کتاب عشق و چشم

 

 تمامی کتابها جزء سری حلقه ی نیلوفری انتشار نوید شیراز به چاپ رسیده اند.

 

 

رضا کاظمی

 رضا کاظمی

 

 

 خودت را مگر

 

 در کوچه های مین

 

 در کوچه های خاکستر،

 

 به چهره ی خورشید پاشیدی

 

 که این چنین از شرم

              

                    سال هاست در کسوف مانده؟!

 

 

 

 آثار چاپ شده :

 

 کودکان ستاره و اندوه

 

 بانوی قصه های مادر

 

 غزل مویه های زنی در باد

 

 یک سبد خاطره یک سینه حرف

 

 بوی باروت،عطر نارنج

 

 پستچی جای نامه تنهایی آورد

 

  گپی با فروغ فرخزاد

 

 

 کتاب یک سبد خاطره یک سینه حرف در سال هشتادوپنج جایزه

 

 بهترین کتاب سال را درزمینه دفاع مقدس  بدست آورد شعر

 

 بالا از همین کتاب انتخاب شده است.

 

سیروس نوذری

 سیروس نوذری

 

 

 بیهوده سرک نکش

 

 سپیدار بلند

 

 بسا پرنده ها که باز نمی آیند

 

 

 آثار چاپ شده :

 

 آه تا ماه ( نوید شیراز)

 

 برف بر داوودی های سفید ( نوید شیراز)

 

محمد هاشم اکبریانی

 محمد هاشم اکبریانی

 

 

 فرض کنیم پول دو بستنی نداریم

 

 خوب! یکی می خریم

 

 یک لب، تو

 

 یک لب، من

 

 آنقدر جلو می رویم که لبهایمان

 

 بستنی را فراموش کنند

 

 

 آثار چاپ شده :

 

 نیست تا نیست  ( ثالث )

 

 نیم غبار دلخوشی ( آمیتیس )

 

 شعر بالا از کتاب دوم انتخاب شده است

 

عباس صفاری

 

آسمان

 

وهرچه آبی ِ دیگر

 

اگر چشمان تو نیست

 

رنگ ِ هدر رفته است.

 

 

بر بوم روزهای حرام شده

 

چه رنگها هدر رفته اند

 

وتو نشدند.

گراناز موسوی

 

هیچ کس باور نمی کند

اما

این قایق کاغذی ما را خواهد برد

به کومه ای دور دست 

که پلکش را تنها رو به مه باز می کند

تا بی آن که گونه ام گل بیفتد

                                                      باز هم بخواهمت

 

غلامحسین نصیری پور

 

تا رنگ چشمان بنفشه پرازنگاه تو ست

اشک

      درحلقه ی کوبه ی در

هنوزبه دستان خالی کوچه

خیره مانده است.

 

شهاب مُقربين

 

برفي سنگين نشست

درختي زيبا شد

درختي شكست

محمد تقی صبور جنتی

 

جیغ می زند : کمک !

جیغ می زند : گرگ !

بره ها به سویی

و دیکته ناتمام

در گلوی آموزگار دریده می شود.

 

نازنین نظام شهیدی

 

به زنی دل گرفته می ماند

کلماتی که ماه را می ربایند

و سوی تو پرتاب می کنند

 

وقتی ماه را بر سر می گذاری

زنی که تو را می نگرد

ماهِ گرفته است

 

سراسر شب

چه می جستی؟

محاق مقدر!

 

امیر شباویز

 

اولی روی آنتن تنهاست

دومی از تنهایی درش می آورد

سومی منم

چهارمی     و تو نیستی

و جهان،آسمانی فراخ

که جزمن و تو

همه چیزش پرنده است

 

محمد علي بهمني

اسفند دود مي كند

تا گم شود

          ــ بويم ــ

كه عطر گمشده اش بود

پژک صفری

 

نشسه م تو بالکون

زنگ خونه رو که بزنی

دلم سرمی خوره می افته پایین جلو پاهات

اون وخ تو شیطون میشی

                            عین بچه ها...!

جواد غلامرضایی

 

پرنده ای در من

به آسمان می نگرد

و تابوتی

به ساعت...

شهاب مقربین

 

آدمیان و جاده ها

عهدی کهن دارند

 

همواره جاده ها

می برند و رهاشان می کنند

 

و آدمیان باز می گردند

آن جا که جاده ها

می برند و رهاشان می کنند.

فراز بهزادی

 

قبول نیست!

باید از اول بمیری

تا دوباره

- هزار بار دوباره -

از گورهابه دنیا بیایم

و کنار آدم هایی

که یادشان رفته بمیرند

                         برقصم

          **********

 

لیلی گله داران

 

از زمین که بگذرم جهنم دیگر کاری ندارد

کمی آتش و بیگاری و سین جیم

سخت است زمین

با سوختن و ساختن و سین جیم و زایمان

که هر چه می زاییم

باز هم آن کسی که باید

به دنیا نمی آید.

          **********

 

جواد مجابی

 

باز می گردی و من پیرم

در مردمک چشمم خواهی دید

تصویر باغی را

که در آن روز سفربا هم دیدیدم

          **********

 

علی عبدالرضایی

 

من این شعر بلند را نیامده ام که برگردم

پشت در ایستاده ام و هی زنگ می زنم

می دانم!

بیت آخر در همین کوچه است

          **********

 

آیدا عمیدی

 

تنها آمده ام

هیچ غریبه ای نیست

تنم را در خانه گذاشته ام

نگاهم را در خواب

لبخندم را در عکس گوشه ی آینه

زیبایی ام را هم پشت در می گذارم

تو فقط در را باز کن

          **********

بنا به درخواست اکثر دوستان مبنی بر اینکه تعداد شعرها کمتر باشد در این پست ده شعر از

پنج شاعر انتخاب شده است.منتظر نظرات و انتقادات شما هستیم.

 

پونه ندایی

 

صندلی در جاده منتظر است

آفتاب می آید و می رود

باران می آید و می رود

برف می آید و می رود

اما تو

نه از جاده می آیی

نه از قلب من می روی

         

          **********

 

آسمان سر رفته از لیوان جهان

خورشید هنوز غلت می زند

روز می آورد

شب می برد

من از این لبریز شده شعر می خواهم

تا در چشمانت بریزم

و خود سر بروم

از جهانی که تویی

 

علیرضا دولتشاهی

 

عبور تو را

حرف می کنم

وقتی عبور تو

حرف ربط را ،   

حذف می زند

از جمله ی جنون

         

          **********

 

از ابری ات

ابری شود ، باد

بی که در آیی و

آیی ،    

گاه

 

حبیب محمد زاده

 

گاهی راه به رخت آویز گیر می کند

بادبادک دنباله اش را می گیرد و

                       به یاد ستاره های پرت می آورد

و همیشه سر نخ های گم شده

                      جا می ماند

باید سهمی از خالکوبی آسمان را برای من بگذاری

تو فکر می کنی این خط

             از کدام طرف ته بکشد

          

          **********

 

رودخانه را آب برده بود

که دوباره چشم گذاشتی و

             هق هق روزها را می شماری

همه ی راه ها روی خودشان تکرار نمی شوند

 

حسین صفاری دوست

 

تعویض فصل

               آغاز پیک پرستو هاست

تعویض فصل برای تو

پاییز را از پنجره به داخل پیراهن

                                        پرتاب کردن است

         

          **********

 

ای نازنین قناری بی لبخند

آواز تو ترویج آب نیست

                           آغاز آتش است

 

فرامرز سلیمانی

 

چنار پیر

اهل باغ نبود

خزان به دستانش آمد و

فانوس ها را با خود برد

پروانه پریشان بود

         

          **********

 

کسی به باغ آمد

و شاخه های جوان را زد

پروانه آواره بود