آمدی نگار من
آمدی ولی نبود
دست های خالی تو
یار من
آمدی ولی
اخم کردی و گذشتی از کنار من
آمدی گذشتی و
باز من ز هرچه شور زندگی
تهی شدم
باز من
خط خطی تر از تمام مشق های
بچگی شدم
پر رنگ و ریا و حیله و تزویری
خیری ز تو گر به کس رسد، می میری؟
هر جور و جفا به حق مردم کردی
زان دست که داده ای تو پس می گیری