آنگاه که زمین در غبار قرن های خواب آلود دچار توهم شد
کلاه دغل بر سر نهادید
و بر گذرگاه های زمین
راه بستید
هرگز نمی پنداشتید
روزی این توهم تلخ به پایان می رسد؟
آنگاه که بر زمین به ستم می تاختید
زمین در تاریک اعماق ذهنش
جوانه های نازک خوابی می شکفت
خوابی که می شکوفید و تا روی زمین قد می کشید
و از سرزمین ما به شکوفه می نشست
« ما تعبیر ناگزیر خواب شکوفنده ی زمینیم »
۹۱/۴/۳۰